ناامیدی



نا امیدی جوجه ی کوچکی توی قلبم بود که حالا تبدیل به پرنده ی بزرگی شده..پرنده ای که بال هاش روی تمام قلبم سایه انداخته 😔



  • تاتیا
سلام
تاتیای عزیز...
میدانید که تولد دوستان را از چند روز جلوتر تبریک میگویم. 
بیست و هفتم مهر ماه سالروز تولدتون مبارک. همیشه به شادی و سلامتی.
همیشه تو را دوست داشته ام..بسیار..
لطف دوستی چون تو فراموش نشدنی ست..سپاسگزارم
+ از زندگی لذت ببر
امید ، نا امیدی سیری چند

_ والا
کاش می شد شانه بالا بیندازم و بگویم : والا
با بالهای بزرگ بیشتر میشه اوج گرفت نمی شه؟!فقط پرواز رو فراموش نکن...
نا امیدی بشود بال پرواز.. یعنی می شود؟
شما بسیار شبیه به آمارانتا هستید. از نوشتهایتان اینچنین بر می آید؟ و شاید هم یک زمانی ربه کا! اما قطعا شبیه رمدیوس قشنگه و یا حتی پتراکوتس نیستی، پیلارترنرا که اصلا.

راستی شما با پیترو کرسپی چه کردید؟!




dl.nex1music.ir/1394/07/05/Mohsen%20Chavoshi%20-%20Hamkhaab%20%5B128%5D.mp3




و اگر فکر کردید بعد از چند سال اون همه شخصیت توی ذهنم مونده باشه سخت در اشتباهی:))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

یک مشت سکوت شکسته

حرف هایم ناتمام تر از تمام ساختمان های نیمه کاره ی شهر است

کفش هایت را درآور و آرام و بی صدا وارد شو ..
اینجا سکوت تنها با حرف دل شکسته می شود ، نه با صدای تق تق کفش ها !
.
.
.

instagram: tatiya277
دنبال کنندگان ۹ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan