تو خدایی، خدایی کن


در اصل باید این شکلی می بود که من سکوت کنم و خوب گوش دهم . مطمئن که شدم بیایم اینجا و بنویسم و بنویسم و بنویسم بعد در انتها بپرسم « خوب شنیدید؟ صدای پای عشق است مگرنه؟» و شما یکصدا و هورا کشان بگویید « بله بله عشق است ». آن وقت نفس عمیق می کشیدم و می رفتم تا در عشق غرق شوم . 

سکوت کردم ، گوش دادم ولی آن شکلی نشد، این شکلی شد که بی حواس شده ام، آه می کشم، دقایق زیادی خیره می مانم، و تهش می رسم به این شعر :


تنهایی ام امشب که پر است از غم غربت

 آن قدر بزرگ است که در خانه نگنجد



  • تاتیا

یک مشت سکوت شکسته

حرف هایم ناتمام تر از تمام ساختمان های نیمه کاره ی شهر است

کفش هایت را درآور و آرام و بی صدا وارد شو ..
اینجا سکوت تنها با حرف دل شکسته می شود ، نه با صدای تق تق کفش ها !
.
.
.

instagram: tatiya277
دنبال کنندگان ۹ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan