۱۴ اسفند ۹۱

سنت ِ من

مرا به لامپ صد ولتی دستفروش های گوشه ی خیابان چه کار

وقتی که خواهان خورشیدم !

تمام ما تاریکی است

لامپی برای خوردن بیاور که ...!

+چه خوبه آدم یه همچین وبلاگی گیر بیاره و واس ماه هاش کامنت بزاره

و چه خوب است که آدمی چون تو وبلاگ آدم را گیر بیاورد و برای ماه هایش کامنت های خوب خوب بگذارد .

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

کد امنیتی *

ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته می‌شوند

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد

یک مشت سکوت شکسته

کفش هایت را درآور و آرام و بی صدا وارد شو ..
اینجا سکوت تنها با حرف دل شکسته می شود ، نه با صدای تق تق کفش ها !
.
.
.

instagram: tatiya277

دنبال کنندگان ۹ نفر

محبوب ترین مطالب

پربیننده ترین مطالب

آرشیو مطالب

موضوعات

پیوندها

پیوندهای روزانه