تو خدایی، خدایی کن


در اصل باید این شکلی می بود که من سکوت کنم و خوب گوش دهم . مطمئن که شدم بیایم اینجا و بنویسم و بنویسم و بنویسم بعد در انتها بپرسم « خوب شنیدید؟ صدای پای عشق است مگرنه؟» و شما یکصدا و هورا کشان بگویید « بله بله عشق است ». آن وقت نفس عمیق می کشیدم و می رفتم تا در عشق غرق شوم . 

سکوت کردم ، گوش دادم ولی آن شکلی نشد، این شکلی شد که بی حواس شده ام، آه می کشم، دقایق زیادی خیره می مانم، و تهش می رسم به این شعر :


تنهایی ام امشب که پر است از غم غربت

 آن قدر بزرگ است که در خانه نگنجد



  • تاتیا
سه شنبه ۶ فروردين ۹۸ , ۰۱:۴۰ کسی که بهش بی معرفتی شد
مبارکت باشه
چه اسمی داری شما 

چی مبارکم باشه؟
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

یک مشت سکوت شکسته

حرف هایم ناتمام تر از تمام ساختمان های نیمه کاره ی شهر است

کفش هایت را درآور و آرام و بی صدا وارد شو ..
اینجا سکوت تنها با حرف دل شکسته می شود ، نه با صدای تق تق کفش ها !
.
.
.

instagram: tatiya277
دنبال کنندگان ۹ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan