۲۸ آبان ۹۴
چندین بار تکرار کرد : به اولین ایده ای که به ذهنتان می رسد چنگ بزنید .. همین الان که از این سالن خارج شدید به اولین ایده ای که به ذهنتان می رسد بچسبید و رهایش نکنید .
خارج از سالن همه درگیر خرید کتاب های دکتر ، سی دی هاش ، رد و بدل کردن فایل های صوتی اش بودند که جلو آمد و گفت : می شود دوست شویم ؟
آن قدر بی ارتباط به فضا و جو حاکم بود که خنده ام گرفت .. اجازه نداد حرفی بزنم ادامه داد : استاد گفت به اولین ایده ای که به ذهنمان می رسد بچسبیم و رهایش نکنیم و من از سه ساعت پیش که شما را دیده ام این ایده توی ذهنم نقش بسته .. ایده ی دوست شدن با شما !